خلوتگاه
....باب الجواد...ورودی حرم آسمونی آقاکه دل خیلیاروبرده..وقتی داریم اذن دخول میخونیم..آقا روقسم میدیم به جوادشون(ع)...آقای من..دوست ندارم بی اجازه ت واردحریم خداییت بشم..پس به رسم همیشگیتون..این گداروراه بدید..نه فقط این جسم خاکی رو..آقا..
دلم رولایق حرمت کن...




فاخلع نعلیک...

شایدپابرهنه قدم برداشتنت مقدمه باشه ...مقدمه برای رهاشدن دلت ازهمه قیدوبندها...یه شروع برای مبارزه بانفس ...که راحتی میطلبه..یا امام رضا من نیومدم که چندروزفقط خیره زیبایی های حرم بشم...اومدم تامحودرتوبشم..اومدم تااونقدربه زیبایی وجودشما برسم که...ازدنیای خاکی ومتعلقاتش دل بکنم...کمکم کن...اومدم رنگ خدابگیرم.....
صبغه الله..ومن احسن من الله صبغه..؟!
حالاواردصحن جامع رضوی شدیم...وااای که دل چقدربی تابه...



همسفر!بیاتواین مسیر یه ذکربگیم برای آرامش دل...یاسریع الرضا....محبوب دلم..خدای مهربونم ...ماروبه مقام رضابرسون..آمین.
میدونی که برای رسیدن به پنجره فولادبایدحالاحالاهابریم پس بیاتواین مسیربیشترباصاحب این حرم آشنابشیم...یاعلی؟
پس این بار توبست شیخ بهایی بمونیم وبه معنی شمس الشموس فکرکنیم...وضوکه داری؟بدنیست تجدیدوضوکنیم..امااین دفعه هرعضو روکه غسل یامسح کردیم یادمون باشه قراربذاریم گناهش روترک کنیم...گناه زبان روهم فراموش نکنیم که همیشه ازش غافلیم...یاعلی بگوکه خیلی کارداریم......یاامام رئوف یاریمون کن...


                                                                       التماس دعا...







  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  پنج شنبه 88/6/5ساعت  2:12 عصر  توسط کبوتردل 
      نظرات دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    یاغریب القربا...
    یاشمس الشموس...
    یارئوف...
    ای نسیم گلشن کویت طراوت زا...رضا..